کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

منم آن عاشق دیوانه - فروغی بسطامی

منم آن عاشق دیوانه

که از غایت شوق

خم زنجیر تو را

بر دل شیدا زده‌ام.

 

"فروغی بسطامی"



من نه آنم که به تیغ - صائب تبریزی

من نه آنم که به تیغ

از تو بگردانم روی

امتحان کن به دو صد زخم

مرا بسم الله.

 

"صائب تبریزی"


من نه آنم که به تیغ - صائب تبریزی

من نه آنم که ز دامان تو - فروغی بسطامی

من نه آنم

که ز دامان تو بردارم دست

تیغ بردار

که منت کش بازوی توام.

 

"فروغی بسطامی"

 

متن کامل شعر:

   ادامه مطلب ...

من خراب نگه نرگس شهلای توام - فروغی بسطامی

من خراب نگه نرگس شهلای توام

بی خود از بادهٔ جام و می مینای توام

 

تو به تحریک فلک فتنهٔ دوران منی

من به تصدیق نظر محو تماشای توام

 

"فروغی بسطامی"


من خراب نگه نرگس شهلای توام - فروغی بسطامی

 

متن کامل شعر:

 

ادامه مطلب ...

ای دوست بیازار مرا - رهی معیری

ای دوست

بیازار مرا هر چه توانی

دل نیست اسیری

که ز آزار گریزد.

 

"رهی معیری"

 

متن کامل شعر:

  ادامه مطلب ...

سوی بزمت نگذرم - وحشی بافقی

سوی بزمت نگذرم از بس که خوارم کرده‌ای

تا نداند کس که چون بی اعتبارم کرده‌ای

 

چون بسوی کس توانم دید باز از انفعال

اینچنین کز روی مردم شرمسارم کرده‌ای

 

ناامیدم بیش از این مگذار خون من بریز

چون به لطف خویشتن امیدوارم کرده‌ای

 

تو همان یاری که با من داشتی صد التفات

کاین زمان با صد غم و اندوه یارم کرده‌ای

 

ای که می‌پرسی بدینسان کیستی زار و نزار

وحشی ام من کاینچنین زار و نزارم کرده‌ای.

 

"وحشی بافقی"

 

بانوی قشنگم - عباس معروفی

بانوی قشنگم
من همیشه مستم
لب‌های تو
مخفف شراب‌های دنیاست
چکیده‌ی کامروای انگور
که قطره می‌شود
نقطه‌ی هستی مرا می‌چکاند
داغی که بر دلم مانده است
من این نخورده با خنده‌های تو مست
بیهوده نیست
که در کلمات می‌چرخم
نارنجی
نقطه‌ها همه
ردی از بوسه‌های توست ...

"عباس معروفی"

 

برگرفته از کانال "باران دل"

baran_e_del@


این که تو را نمی بینم - سارا قبادی

این که تو را نمی بینم

دلیل فراموشی نمی شود

من خدا را هم نمی بینم

اما ضربان قلب من است

مثل تو

که در گوشه ی به غم نشسته ی قلبم

عجیب می کوبی !


"سارا قبادی"

 

برگرفته از کانال "باران دل"

baran_e_del@

 

گفتم مگر ز رفتن - سعدی

گفتم مگر ز رفتن

غایب شوی ز چشمم

آن نیستی که رفتی

آنی که در ضمیری.

 

"سعدی"

 

برگرفته از کانال "باران دل"

baran_e_del@


گفتم مگر ز رفتن - سعدی

 

اگر تو امتداد بهار نیستی - شیما سبحانی

اگر تو امتداد بهار نیستی

پس این شکوفه‌های قلبم را از چه دارم

ببین چگونه عطر تن‌ت باران می‌شود

و من با بوی تو خلوت می‌کنم

اگر تو امتداد بهار نیستی

این پرنده چه می‌گوید

دارد دور قلبم می‌چرخد

زمین می‌خورد

بال‌ می‌زند

قلبم تند می‌کوبد

و من می‌ترسم بگویم

دوستت دارم

می‌ترسم زیاد به تو فکر کنم

می‌ترسم نامت را روی کاغذ بنویسم

آه، این‌ها‌ یعنی

من عاشقت شده ام...

 

"شیما سبحانی"

از مجموعه در دست چاپ: مرا دیوانه صدا کن

 

برگرفته از کانال: باران دل

baran_e_del@

با آمدن ات فریب ام دادی - واهه آرمن

با آمدن ات فریب ام دادی
یا با رفتن ات ؟

کاش هرگز تو را نمی دیدم
تا همیشه سراغ ات را
از فرشتگان می گرفتم
تا تلخ ترین شعرم را هرگز
در گوش خدا نمی خواندم

کاش هرگز تو را نمی دیدم
آن وقت
نه بغضی در گلویم بود
نه دل شدگی
و نه مشتی شعر

 

"واهه آرمن"

 

منبع:

http://echolalia.ir

همیشه‌ی من، هرگز بود - بیژن نجدی

همیشه‌ی من، هرگز بود
غروب، پلی است از رویا به تاریکی
تاریکی
نگاه توست زیر پلک‌های افتاده

همیشه‌ی من، هرگز بود
غروب، ظهر توست

منظومه‌هاست، پنجره‌های اتاق
و آسمانی از شیشه می‌آید
بر دست‌های چهار درخت لخت

شگفتا که سایه می‌گذرد
بی‌آفتاب از این رهگذر
از همیشه من.

 

"بیژن نجدی"

در برابر همه‌ی دست‌هایش - بیژن الهی

من آمده‌ام

تا به جای پنجه‌های مرده‌ی پاییز

پنجه‌های زنده‌ی تو را بپذیرم.

من آمده‌ام تازه‌تر از هر روز

تا تو را با پیشانیت بخاهم

که بلندتر از رگبار است.

می‌خواهم دوباره بیآغازم

این بهاری را که خواهی نخواهی

خون مرا در راه ها می‌دواند

و به دل‌ها می‌برد.

این بهاری که

چه عاشقانه است.

و من در برابر همه‌ی دست‌هایش

که گشوده است

ناگزیر به پاسخم.

 

"بیژن الهی"

 

منبع:

http://echolalia.ir

از خواب من پریده ای - مهرداد تبریزی

از خواب من پریده ای
سرزده
بی چراغی روشن کنی
تا آخرجاده ی شب
صبح را خبر کنی
و من که از خواب هایم پریده ام
بیدارمیمانم وبه تو فکر میکنم
کجا بود که با پای خواب آمدیم و روز بود
و خورشید در سایه سار تن تو خنک بود
فکر کردن مثل خواب دیدن نیست
مرا نمی ترساند
کجابودکه من از راه دور تو را دیدم
و تو میرفتی ومیرفتی ومیرفتی
و من که از خواب هایم پریده ام
از پنجره فریاد می زدم
از خواب من پریده ای
سرزده
بی چراغی روشن کنی
یا صبح را
رفته ای... رفته ای... رفته ای...

 

"مهرداد تبریزی"

 

وصال توست اگر دل را - سعدی

وصال توست

اگر دل را مرادی هست و مطلوبی

کنار توست

اگر غم را کناری هست و پایانی...

 

"سعدی"

 

برگرفته از کانال: باران دل

baran_e_del@


وصال توست - سعدی 

نگو کسی به فکرت نیست - عباس صفاری

نگو کسی به فکرت نیست
و نامت را دنیا از یاد برده است
شاید دنیا
"تویی و من"
و نام ما مهم نیست در جریده عالم
با حروف درشت چاپ شود
همین که جانانه بر لب جاری شود
تا ابدیت خواهد رفت.


"عباس صفاری"



 

متن کامل شعر در ادامه مطلب

 

ادامه مطلب ...

مرا ترجیح بده - حامد نیازی

مرا ترجیح بده

به قدم زدن و غرق شدن در موسیقی

به خندیدن؛

رقصیدن؛

مرا ترجیح بده به این کتاب ها

به داستان ها؛

به نشستن و از باران گفتن ...

مرا ترجیح بده !

به لذت استشمام عطر اقاقی ها

به تماشای غروب

به بافتن رویا

مرا ترجیح بده به زندگی

به خواب به مهتاب

مرا به همه ی دنیا ترجیح بده

من ارزشش را دارم !

تنها منم که تو را بدون مرز

بدون حد

بدون قانون دوست دارم !

مرا ترجیح بده به خواندن همین جملات ...

 

"حامد نیازی"

 

برگرفته از وبسایت شاعر

http://hamedniyazi.ir/

آن کس که تو را دارد - مولانا

آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد

وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد

 

از رنگ بلور تو شیرین شده جور تو

هر چند که جور تو بس تند قدم دارد


"مولانا"


آن کس که تو را دارد - مولانا

------------------------------------------


متن کامل شعر:


آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد

وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد

 

از رنگ بلور تو شیرین شده جور تو

هر چند که جور تو بس تند قدم دارد

 

ای نازش حور از تو وی تابش نور از تو

ای آنک دو صد چون مه شاگرد و حشم دارد

 

ور خود حشمش نبود خورشید بود تنها

آخر حشم حسنش صد طبل و علم دارد

 

بس عاشق آشفته آسوده و خوش خفته

در سایه آن زلفی کو حلقه و خم دارد

 

گفتم به نگار من کز جور مرا مشکن

گفتا به صدف مانی کو در به شکم دارد

 

تا نشکنی ای شیدا آن در نشود پیدا

آن در بت من باشد یا شکل بتم دارد

 

شمس الحق تبریزی بر لوح چو پیدا شد

والله که بسی منت بر لوح و قلم دارد.

 

"مولانا"

 

برگرفته از کانال: باران دل

baran_e_del@

می گویم فاصله مهم نیست - سیما امیرخانی

می گویم فاصله مهم نیست

اما دلم تنگ می شود

دلم تنگ می شود که نمی توانم

چفت بغلت بشوم

می گویم فاصله مهم نیست

اما هست، خیلی هم مهم است

مهم است که دلم ذره ذره می شود

وقتی نمی توانم دستانت را در دستانم بگیرم

دلم پر می زند برای آن صورتت

اما مجبورم از فاصله ببینمت

می گویم فاصله مهم نیست

مهم قلب ما دوتاست که نزدیک هم است

در همین بین از چشمانم

ناخواسته اشک سرازیر می شود

و به من می فهماند فاصله مهم است

که اینطور دمار از روزگارمان درآورده

و میگویم کاش زودتر تمام فاصله ها تمام شود ...

 

"سیما امیرخانی"

 

برگرفته از کانال: باران دل

baran_e_del@

 

تو را سری‌ست که با ما فرو نمی‌آید - سعدی

تو را سری‌ست که با ما فرو نمی‌آید

مرا دلی که صبوری از او نمی‌آید

 

کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر

که آب دیده به رویش فرو نمی‌آید


"سعدی"

----------------------------------------------


متن کامل شعر:


تو را سری‌ست که با ما فرو نمی‌آید

مرا دلی که صبوری از او نمی‌آید

 

کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر

که آب دیده به رویش فرو نمی‌آید

 

جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب

که مهربانی از آن طبع و خو نمی‌آید

 

چه جور کز خم چوگان زلف مشکینت

بر اوفتاده مسکین چو گو نمی‌آید

 

اگر هزار گزند آید از تو بر دل ریش

بد از منست که گویم نکو نمی‌آید

 

گر از حدیث تو کوته کنم زبان امید

که هیچ حاصل از این گفت و گو نمی‌آید

 

گمان برند که در عودسوز سینه من

بمرد آتش معنی که بو نمی‌آید

 

چه عاشق‌ست که فریاد دردناکش نیست

چه مجلس‌ست کز او های و هو نمی‌آید

 

به شیر بود مگر شور عشق سعدی را

که پیر گشت و تغیر در او نمی‌آید.

 

"سعدی"

 

برگرفته از کانال: باران دل

baran_e_del@