کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

به پاییز می‌مانی - کامران رسول زاده

به پاییز می‌مانی!

آدم نمی‌داند 

چه بپوشد 

وقتِ دیدنت!


"کامران رسول زاده"



تمام دنیا

تمام دنیا

محله‏ ی کوچکی ‏ست

که تو در آن متولد می شوی

و من

میان بازیِ بچه ‏های محله

به عشق تو

پیر می شوم..!

 

"کامران رسول زاده"

-----------------------------------------


دفتر عشق:

مثل یک شعر

مرا تنگ در آغوش بگیر

که هوای غزلم

سخت شبیه تن توست...

(ناشناس)

شاعرانه ترین کشف

تو بعد از کشف الکل،

شاعرانه ترین کشف بشری

من از سرودن تو

مست می شوم...!

 

"کامران رسول زاده"

مرزهای تن تو

یا من مغلوب‌ترین فاتح جهانم

یا مرزهای تن تو دست‌ نیافتنی‌ست

دارم عقب‌نشینی می‌کنم

این یعنی

عاشقت شده‌ام

یعنی

از اینجای شعر

دستور

دستور زبانِ توست.

 

"کامران رسول زاده"

تو شبیه دیگران نیستی

تو شبیه دیگران نیستی

دیگران حرف می زنند،

راه می روند،

نفس می کشند.

تو نه حرف می زنی

نه راه می روی

و نه

می گذاری نفس بکشم.

 

"کامران رسول زاده"


سهم من از تو

جهان

خالی تر از آن است

که جای خالی تو را حس نکنم

و خیال کن

چه خالی شده ام

وقتی حتی خیالت هم

سهم دیگران شده باشد..!

 

"کامران رسول زاده"

... دلت برایم تنگ می شود

این اواخر

به من فکر می کنی
و دلت برایم تنگ می شود!
کاش زنده بودم و
این روزها را
می دیدم
.

 

"کامران رسول زاده"

-------------------------------------------------------


+ عشق انسان را داغ می کند و دوست داشتن انسان را پخته...
هر داغی روزی سرد می شود ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمی شود.
(منسوب به کورش کبیر(

هنوز دوستت دارم

تو

بازمانده ی آخرین نسل معشوقان جهانی

بدون بوس و کنار

بدون آغوش...

شاید حتی وجود نداشته باشی!

بی اینهمه اما

هنوز

دوستت دارم...

 

"کامران رسول زاده"

 

از کتاب: کوتاه بیا! عمرم به نیامدنت قد نمی دهد / نشر مروارید / چاپ اول: 1393


کوتاه بیا!


دفتر عشق:

شیرین بهانه بود!
فرهاد تیشه می زد تا نشنود،

صدای مردمانی را که
در گوشش می خواندند: دوستت ندارد!

"ناشناس"


پنجره را باز کن

پنجره را باز کن،

همه چیز را به باد گفته ام...

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

تجزیه!

دارم به اجــزای تشکیــل دهنــده‌ام،
تجــزیــه مــی‌شــوم!
آب،
بــاد،
خــاک
و ایــن آتــش
کــه تــو بــه جــانــم انــداختــه‌ای . . .

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

--------------------------------------------------------

لینک روز:

۱۲ تیر – صبح‌‌ات بخیر و رنگی

(روی عکس کلیک کنید)

(منبع: وبسایت رنگی رنگی)

چرا درخت نباشم

آسمان که نشد،

چرا درخت نباشم ...
وقتی
تو
در من
اینهمه پرنده ای؟
ذهنم
پُر از لانه هایی است
که برای تو ساخته ام !

"
کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

دنیا هر روز در کیف جیبی کوچکم جا می‌شود

دنیا هر روز در کیف جیبی کوچکم جا می‌شود

چند اسکناس کهنه،

یک بلیط سوخته‌ی مترو

- که شاید این‌بار کار کند

و مرا به قرارمان برساند –

یک نخ سیگار له شده،

و این جای خالی عکس تو

که هر روز زیباتر می شوی...

 

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

کجای آسمان ببینمت؟

به ساعت من

تو

تمام قرارها را نیامده ‏ای،

کدام نصف‏ النهار را از قلم انداخته‏ ام...

قرار روزهای بی قراری‌ام!

کجای آسمان ببینمت؟

من از جست و جوی زمین خسته‏ ام...

 

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

آرایش جدیدت

این آرایش جدیدت در شعرهام

همه چیز را به هم ریخته!

لااقل موهایت را ببند

که شعرهام به باد نرود...


"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

کلاغ، پر... گنجشک، پر...

کلاغ،

پـــــر...

گنجشک،

پــــر ....

این روزگار درختی است

که دل به پرنده بسته بود...

 

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

به کسی که عاشق توست بگو ...

به کسی که عاشق توست
بگو
هر روز
با زیباترین تعابیر جهان
بیدارت کند،
من اینجا هر شب
تو را
با زیباترین تعابیر جهان
به خواب می سپارم

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

من در جریان زندگی نیستم

من در جریان زندگی نیستم،

تو در جریان باش !

که دارم با نسیم

جغرافیای صورتت را لمس میکنم،

کاش بودی

 

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

 

هیچ کس، شبیه تو نیست!

همین چند روز پیش

فکر می کردم

می توانم عاشق کسی شبیه تو شوم

از همین چند روز پیش

هیچ کس، شبیه تو نیست!

 

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»

این عادلانه نیست

این عادلانه نیست،

گاهی در شعرهام مجبورم

زیبایی ِ تو را

در آغوش بیگانه ای تصور کنم،

افسوس که تو همچنان زیبایی،

حتی وقتی

سهم من نیستی ...

 

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام

آغوش

آغوش

ترکیب پیچیده ای ست

از من و خیال تو

که هر شب

مثل سایه

روی دیوار خانه می افتد...

 

"کامران رسول زاده"


از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»