کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

می ترسم...

می ترسم

نه مثل دیوانه از بچه ها

نه مثل بچه ها از دیوانه

می ترسم

کسی نه خودت را

که دوست داشتنت را

از من بگیرد.

 

"علی کریمی کلایه"

از کتاب: خانه ای که وسط اتوبان است



درباره شاعر:

علی کریمی کلایه ، متولد 1358، کرج

اولین کتاب او در سال 1377 به نام «پر از ستاره ام اما...» به چاپ رسید که بیشتر حاوی غزل های نئوکلاسیک است. کتاب دوم او با نام: «خانه‌ای که وسط اتوبان است» مشتمل بر غزل پست مدرن، غزل نئوکلاسیک و شعر آزاد، نتوانسته است مجوز چاپ بگیرد. بنابراین شاعر از تمام حق و حقوق و زحماتی که برای این کتاب متحمل شده گذشته و تصمیم به انتشار الکترونیکی آن گرفته است.


دو یادداشت سید مهدی موسوی درباره این کتاب را اینجا بخوانید و اینجا

 

دانلود کتاب «خانه‌ای که وسط اتوبان است» - PDF - 2.5mb

حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم

حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم

آخ ... تا می بینمت یک جور دیگر می شوم

با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند

یاسم و باران که می بارد معطر می شوم

 

در لباس آبی از من بیشتر دل می بری

آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم 

آنقَدَرها مرد هستم تا بمانم پای تو

می توانم مایه ی ــ گه گاه ــ دلگرمی شوم

 

میل میل ِ توست اما بی تو باور کن که من

در هجوم بادهای سخت ، پرپر می شوم

 

از: مهدی فرجی

 

برگرفته از کتاب: میخانه‌ی بی‌خواب

 

+ دانلود کتاب «میخانه‌ی بی‌خواب»

انتشارات فصل پنجم / 1386

کتاب برگزیده شعر جوان، سومین جشنواره بین المللی شعر فجر


مهدی فرجی، زاده ۹ بهمن ۱۳۵۸ ، تهران


  

 

+ با تشکر از خانم سمیرا برای معرفی این کتاب

آزادی

کسانی از سرزمین‌مان سخن به میان آوردند
من اما به سرزمینی تهی‌دست می‌اندیشیدم
به مردمانی از خاک و نور
به خیابانی و دیواری
و به انسانی خاموش -ایستاده در برابر دیوار-
و به آن سنگ‌ها می‌اندیشیدم که برهنه بر پای ایستاده‌اند
در آب رود
در سرزمین روشن و مرتفع آفتاب و نور

به آن چیزهای از یاد رفته می‌اندیشیدم
که خاطره‌ام را زنده نگه می‌دارد،
به آن چیزهای بی‌ربط که هیچ‌کس‌شان فرا نمی‌خواند:

به خاطر آوردن رویاها، آن حضور نابهنگام
که زمان از ورای آن‌ها به ما می‌گوید
که ما را موجودیتی نیست
و زمان تنها چیزی است که باز می‌آفریند خاطره‌ها را
و در سر می پروراند رویاها را
سرزمینی در کار نیست به جز خاک و به جز تصویرهایش:
خاک و نوری که در زمان می‌زید.

قافیه‌یی که با هر واژه می‌آمیزد:
آزادی
که مرا به مرگ می‌خواند،
آزادی
که فرمانش بر روسبی‌خانه روا است و بر زنی افسونگر
با گلوی جذام گرفته.
آزادی من به من لبخند زد
همچون گردابی که در آن
جز تصویر خویش چیزی باز نتوان دید.

آزادی به بال‌ها می‌ماند
به نسیمی که در میان برگ‌ها می‌وزد
و بر گلی ساده آرام می‌گیرد
به خوابی می‌ماند که در آن

ما خود رویای خویشتنیم

به دندان فروبردن در میوه‌ی ممنوع می‌ماند آزادی
به گشودن دروازه‌ی قدیمی متروک و دست‌های زندانی.

آن سنگ به تکه نانی می‌ماند
آن کاغذ‌های سفید به مرغان دریایی
آن برگ‌ها به پرنده‌گان.

انگشتانت پرنده‌گان را ماند:
همه چیز به پرواز درمی‌آید!

 

از: اکتاویو پاز

ترجمه احمد شاملو

مجموعه آثار شاملو، دفتر دوم، انتشارات نگاه، تهران ۱۳۸۲

----------------------------------------------------------------------


+ دانلود کتاب «شعرهای اکتاویو پاز»، ترجمه احمد شاملو، نسخه PDF، حجم: 190k


++ به هر قیمتى پادشاه باش... حتى اگر قلمرو ات به اندازه عرض شانه هایت باشد.


+++ امروز (29 اکتبر)، به روایتی! روز جهانی کوروش کبیر است. روزی که تاریخ نویسان آن را روز ورود کوروش به بابل و صدور منشور کوروش (اولین اعلامیه جهانی حقوق بشر) می‌دانند.

سالروز پادشاه بزرگ سرزمین پارس بر پارسی زادگان و تمام آزادگان جهان گرامی باد!

 

خاطرات یک دختر جوان

معرفی کتاب:

«خاطرات یک دختر جوان»


خاطرات آن فرانک نوشته های یک دختر جوان یهودی است که در تابستان 1943 در بحبوحه ی جنگ جهانی دوم در وحشت از نازی ها مجبور شد همراه با اعضای خانواده اش در شهر آمستردام به زندگی مخفی روی آورد. به مدت بیش از دو سال, آن و پدر و مادر و خواهرش با چهار یهودی دیگر در این مخفیگاه به سر میبرند. در طول این مدت آن خاطراتش را در دفترچه ای ثبت میکرد. سرانجام نازی ها همه آنها را دستگیر و روانه اردوگاه مرکزی کردند. از این هشت نفر تنها پدر آن فرانک جان سالم به در برد و در پایان جنگ خاطرات دخترش را منتشر کرد. این کتاب که تاکنون به 55 زبان ترجمه شده و بیش از 2 میلیون نسخه آن در سراسر جهان به فروش رفته, به نمادی از قربانیان فاشیسم هیتلری تبدیل شده است.
نویسنده:  :آن فرانک
مترجم:  :رویا طلوع

منبع: سایت کتابناک


دانلود کتاب «خاطرات یک دختر جوان»

مائده های زمینی 2

ناتانائیل با تو از انتظار سخن خواهم گفت.

من دشت را به هنگام تابستان دیده ام که انتظار می کشید،

انتظار اندکی باران...

ناتانائیل، ای کاش هیچ انتظاری در وجودت

حتی رنگ هوس هم به خود نگیرد.

بلکه تنها آمادگی برای پذیرش باشد.

منتظر هر آنچه به سویت می آید باش

و جز آنچه به سویت می آید را آرزو مکن.

جز آنچه داری آرزو مکن.

بدان که در لحظه لحظه می توانی خدا را به تمامی در درون خود داشته باشی.

کاش آرزویت از سر عشق باشد و تصاحب عاشقانه.

زیرا آرزوی ناکارآمد به چه کار می آید؟

عجبا! ناتانائیل، تو خدا را در تملک داری و خود از آن بی خبر بوده‌ای!

تملک خدا یعنی دیدن او ، اما کسی به او نمی نگرد...

ندیده‌ای، چون او را در پیش خود به گونه‌ای دیگر مجسم می کردی!

ناتانائیل تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود.

در انتظار خدا بودن، ناتانائیل، یعنی در نیافتن اینکه او را هم اکنون در وجود خود داری.

تمایزی میان خدا و خوشبختی قائل مشو

و همه خوشبختی خود را در همین دم قرار ده...

در کوتاه ترین لحظه های زندگی،

توانسته ام هر آنچه را دارم در وجود خود حس کنم.

من همواره تمام دارایی های زندگی ام را در اختیار داشته ام.

به شامگاه چنان بنگر که گویی روز بایستی در آن بمیرد.

و به بامداد زیبا چنان بنگر که گویی همه چیز از نو زاده می شود.

نگرش تو باید در هر لحظه نو شود.

خردمند کسی است که از هر چیزی به شگفت در آید..!

سر چشمه ی تمام دردسرهای تو، ای ناتانائیل، گوناگونی چیزهایی است که داری.

حتی نمی دانی از میان آن ها کدام را بیشتر دوست داری

و این را در نمی یابی که یگانه دارایی آدمی زندگی است...

مرگ چیزی نیست جز رخصتی برای زندگی های دیگر.

برای اینکه همه چیز پیوسته نو شود...

ناتانائیل، باید همه ی کتابها را در درون خود بسوزانی.

 

"آندره ژید"

برگرفته از کتاب: مائده های زمینی

--------------------------------------------------------------


+ دانلود کتاب «مائده های زمینی» آندره ژید

عاشقانه ای از آندره ژید

دلبستگی نه ناتانائیل، عشق.

باید دست به عمل زد. بی داوری درباره خوب و بد آن. باید دوست داشت و از خیر و شر آن دغدغه ای به خود راه نداد. ناتانائیل ... من به تو شور و شوق خواهم آموخت.

ناتانائیل، دوست دارم به تو مسرتی ببخشم که تاکنون کسی دیگر به تو نبخشیده باشد. در حالی که خود مالک این مسرتم، نمی دانم آن را چگونه به تو بدهم. دلم می خواهد با صمیمیتی خطابت کنم که تاکنون کس دیگری نکرده باشد. دلم می خواهد شب هنگام، آن زمان که کتابهای بسیاری را پیاپی باز می کنی و می بندی و در هر یک از آنها چیزی بیش از آنچه تاکنون بر تو آشکار کرده است می جویی، در لحظه ای از راه برسم که هنوز در انتظاری. در لحظه ای که شور و شوقت اندک اندک از اینکه تکیه گاهی ندارد به اندوه تبدیل می شود.

من تنها برای تو می نویسم... تنها به خاطر این لحظه هاست که برایت می نویسم و زندگی ما در برابرمان، همچون جامی پر از آب سرد و گواراست. جامی مرطوب که بیماری تبدار آن را به دست می گیرد.

 

"آندره ژید"

برگرفته از کتاب: مائده های زمینی

--------------------------------------------------------------


+ دانلود کتاب «مائده های زمینی» آندره ژید

-------------------------------------------------------------

 


درباره شاعر:

آندره ژید، (۱۹۵۱-۱۸۶۹) نویسنده نامدار فرانسه.

آندره ژید نویسنده نامدار فرانسوی که مدت نیم قرن حضوری نمایان در عرصه ادب فرانسه داشته ، تأثیر شگفت آور نوشته هایش در سال های پس از جنگ جهانی اول بر اکثر مخاطبان و به ویژه نسل جوان انکار ناپذیر است.
مائده های زمینی ‌که در 1897 منتشر شد، بدون شک مشهورترین اثر این نویسنده فرانسوی است.

ژید معتقد بود که مهم ترین اصل برای هر کسی آن است که به رغم همه ابهامات و چند گانگی هایی که در درون خود سراغ دارد، با خویشتن خویش صادق باشد. سرتاسر مائده های زمینی گواه این مدعاست. او هرگز در پی آن نبود که مریدان و پیروانی برای خود گرد آورد و به صراحت گفته است: «کتابم را به دور افکن... گمان مبر که کسی دیگر بر حقیقت تو دست یابد...» به خود بگو که این تنها یکی از هزاران نگرش ممکن در رویارویی با زندگی است. نگرش خود را بجوی.

در سراسر کتاب، سخن از عشق می رود. شوق به زندگی و غنیمت شمردن لحظه لحظه آن، همه جا رخ می نماید.

ناتانائیل نامی ست که در سراسر کتاب ،ژید با او از هستی و لذت هایش ، از خدا و نعمت هایش سخن می گوید.  ناتانائیل مخاطب ژید است. این مخاطب می تواند هر کسی باشد. من و شما.

آندره ژید در سال 1947 جایزه ادبی نوبل را دریافت کرد و در سال 1951 چشم از جهان فرو بست.

منبع:

http://motaleateman.persianblog.ir/post/84

بار دیگر شهری که دوست می داشتم - 1

بخواب هلیا!

تنها خواب تو را به تمامی آنچه که از دست رفته است، به من، و به رؤیاهای خوش بر باد رفته پیوند خواهد زد. من دیگر نیستم؛ نیستم تا که به جانب تو بازگردم و با لبخند – که دریچه ایست به سوی فضای نیلی و زنده ی دوست داشتن – شب را در دیدگان تو بیارایم؛ نیستم تا که بگویم گنجشک ها در میان درختان نارنج با هم چه می گویند، جیرجیرک ها چرا برای هم آواز می خوانند، و چه پیامی سگ ها را از اعماق شب بر می انگیزد.

دود دیدگانت را آزار می دهد.

بخواب هلیا. بس است. راهی ست که رفته ایم. آیا کدامین باران تمام غبارها را فرو خواهد شست؟

تو از صدای غربت، از فریاد قدرت، و از رنگ مرگ می ترسی؟

هلیا! برای دوست داشتن هر نفس زندگی، دوست داشتن هر دم مرگ را بیاموز

و برای ساختن هر چیز نو، خراب کردن هر چیز کهنه را

و برای عاشقِ عشق بودن، عاشق مرگ بودن را.

 

از: زنده یاد نادر ابراهیمی


برگرفته از کتاب: "بار دیگر شهری که دوست می داشتم"

چاپ اول: 1345 ، چاپ هجدهم: زمستان 1387 ، نشر: روزبهان

---------------------------------------------------------------------

 

پی نوشت: تعریف کتاب "بار دیگر شهری که دوست می داشتم" رو خیلی شنیده بودم. مدتی بود که میخواستم این کتاب رو تهیه کنم و بخونم، اما فرصت نشده بود. کتاب، دیروز به دستم رسید و یک شبه خوندمش. البته کتاب حجیمی هم نیست، حدود 110 صفحه. کتاب، داستان محور نیست. یعنی هدف نویسنده بازگو کردن داستان زندگی شخصی خودش و یا قصه یک شهر نیست. چنانکه بنظر میرسه گاهی زمان، مکان و حکایت داستان کمی مبهم و حتی کلاف سردرگم میشه. برای فهم بهتر داستان شاید باید کتاب رو بیش از یک بار خواند.

 اما "بار دیگر شهری که دوست می داشتم"  مملو از حرف های قشنگ و عاشقانه های زیباست. آنقدر زیبا که اگر بارها و بارها عاشقانه هاش رو بخونی... باز هم هر بار غرق در احساس میشی!

خواندن این کتاب زیبا رو به دوستان خوبم توصیه میکنم.

***************************************


نقدی بر کتاب " بار دیگر شهری که دوست می داشتم" (در ادامه مطلب)

------------------------------------------------

این مطلب هم شاید خواندنش خالی از لطف نباشه:
"نام هلیا چگونه در ایران ساخته شد" (در ادامه مطلب)

---------------------------------------

دانلود کتاب "بار دیگر شهری که دوست می داشتم" (نسخه PDF ، با حجم 350k)

+ پیشنهاد میکنم که نسخه چاپی این کتاب رو بخونید، از انتشارات روزبهان، که جملات زیبا و عاشقانه هاش رو با فونت بزرگ بولد کرده.

---------------------------------------

    


درباره شاعر:

نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران به‌ دنیا آمد. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه، و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده‌است. ابراهیمی در زمینهٔ ادبیات کودکان، جایزهٔ نخست براتیسلاوا، جایزهٔ نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزهٔ کتاب برگزیدهٔ سال ایران و چندین جایزهٔ دیگر را هم دریافت کرده ‌است. او همچنین عنوان «نویسندهٔ برگزیدهٔ ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب» را به‌خاطر داستان بلند و هفت جلدی «آتش بدون دود» به‌دست آورده ‌است.

کتاب های:

"یک عاشقانه آرام"

"بار دیگر شهری که دوست می داشتم"

"چهل نامه ی کوتاه به همسرم"

از زمره عاشقانه های نادر ابراهیمی است که بسیار مورد استقبال قرار گرفته است.

نادر ابراهیمی در سن ۷۲ سالگی پس از چندین سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری بعد از ظهر پنجشنبه ۱۶خرداد ۱۳۸۷ در تهران درگذشت.

ادامه مطلب ...

سکوت سرشار از سخنان ناگفته است

دلتنگیهای آدمی را
باد ترانه‌ای میخواند،
رویاهایش را
آسمان پرستاره نادیده میگیرد،
و هر دانه برفی
به اشکی نریخته میماند.

سکوت، 
سرشار از سخنان ناگفته است؛
از حرکات ناکرده،
اعتراف به عشقهای نهان
و شگفتیهای بر زبان نیامده.

در این سکوت،
حقیقت ما نهفته است.
حقیقت تو
و من.

 

"مارگوت بیکل"

ترجمه: احمد شاملو

---------------------------------------------------------

دانلود مجموعه "سکوت سرشار از ناگفته هاست" از مجموعه دکلمه های زنده یاد احمد شاملو

(از وبلاگ: "یک پیاله شعر")

------------------------------------------------------------------------



درباره شاعر:

خانم مارگوت بیکل، شاعر آلمانی، متولد سال 1958 ، که باید گفت در ایران طرفداران و خوانندگان بیشتری نسبت به جاهای دیگر دارد و این هم مرهون ترجمه هایی است که آقای شاملو از آثار این شاعر آلمانی داشته است .

 

آثار منتشر شده در ایران:

*سکوت سرشار از ناگفته‌هاست، (کتاب و نوار صوتی) ترجمهٔ آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل توسط احمد شاملو و محمد زرین‌بال، موسیقی بابک بیات، نشر ابتکار ۱۳۶۵

*چیدن سپیده دم، (کتاب و نوار صوتی) ترجمهٔ آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل توسط احمد شاملو و محمد زرین‌بال، موسیقی بابک بیات، نشر ابتکار ۱۳۶۵

*عاشقانه‌هایی که من دوست می‌دارم، ترجمه ندا زندیه، انتشارات دارینوش (تهران)

*فرشته‌ای در کنار توست، ترجمه: ندا زندیه، ویرایش: یغما گلرویی

* تمام‌ کودکان‌ جهان شاعرند! / دفتر دوم: مارگوت بیکل، ترجمه: یغما گلرویی

*همچنین، چند شعر از او در کتاب همچون کوچه‌ئی بی‌انتها (گردآوری و ترجمه احمد شاملو) در سال ۱۳۵۲ چاپ شده‌است.

زمان غارتگر

هر ثانیه می‌گذرد

چیزی از تو را با خود می‌برد
زمان غارتگر غریبی است
همه جیز را بی اجازه می‌برد
و تنها یک چیز را
همیشه فراموش می‌کند:
حس «دوست داشتن» تو را ...


""

----------------------------------------------------------


زندگی نامه آنتوان دو سنت‌اگزوپری:

آنتوان دو سنت‌اگزوپری (به فرانسوی: Antoine de Saint-Exupéry) ‏ (۲۹ ژوئن ۱۹۰۰ - ۳۱ ژوئیه ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان اهل فرانسه بود. 

(در ادامه مطلب بیشتر بخوانید)


+ دانلود کتاب شازده کوچولو (ترجمه احمد شاملو)

ادامه مطلب ...

بانو ... (1)

1)

این بار هم که

تاول پاهایم خشک شود

دوباره عاشقت می‌شوم

دوباره راه می‌افتم

دوباره گم می‌شوم

هرطور شده این راه را تا آخر می‌روم


2)

پا برهنه تا کجا دویده ای؟

که این همه

گل شکفته است!؟


3)

از ستاره ها بادبادک ساختم

یا

از بادبادک ها ستاره

نمى دانم!

چشمان تو پر از بادبادک و ستاره بود.


از: کیکاووس یاکیده


برگرفته از کتاب: "بانو و آخرین کولی سایه فروش" / نشر قطره / چاپ ششم ، 1390



(زندگی نامه، معرفی آثار، دانلود کتاب و صدای شاعر در ادامه مطلب)

===================================

ادامه مطلب ...