کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

ما را ز شب وصل چه حاصل - صائب تبریزی

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز

تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است.

"صائب تبریزی"

متن کامل شعر در ادامه مطلب  

ادامه مطلب ...

ما در چه شماریم - صائب تبریزی

ما در چه شماریم که خورشیدِ جهانتاب

گردن به تماشای تو از صبح کشیده ست


"صائب تبریزی"



من نه آنم که به تیغ - صائب تبریزی

من نه آنم که به تیغ

از تو بگردانم روی

امتحان کن به دو صد زخم

مرا بسم الله.

 

"صائب تبریزی"


من نه آنم که به تیغ - صائب تبریزی

نیست ممکن که دل ما - صائب تبریزی

نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد

ما همانیم اگر یار همان است که بود.

 

"صائب تبریزی"

------------------------------------------

 

متن کامل شعر:

 

لب لعل تو همان تلخ زبان است که بود

در نگین تو همان زهر نهان است که بود

 

حسن اهلیت خط هیچ اثر در تو نکرد

آتش خوی تو جانسوز چنان است که بود

 

دل سنگین ترا ناله ما نرم نکرد

حلقه زلف همان سخت کمان است که بود

 

شب زلفت ز خط سبز، سیه دل تر شد

این سیه کار همان دشمن جان است که بود

 

گرچه شد کشور حسن تو ز خط زیر و زبر

همچنان دیده به رویت نگران است که بود

 

خط بیرحم به انصاف نیاورد ترا

خشم و ناز و ستم و جور همان است که بود

 

خط ز رخسار تو هرچند قیامت انگیخت

چشم مستت به همان خواب گران است که بود

 

دل ما با تو چنان است که خود می دانی

گوشه چشم تو با ما نه چنان است که بود

 

نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد

ما همانیم اگر یار همان است که بود

 

گرچه نگذاشت اثر عشق تو از نام و نشان

دل ز داغت به همان مهر و نشان است که بود

 

گرچه شد باده حسن تو ز خط پا به رکاب

صائب از جمله خونابه کشان است که بود.


"صائب تبریزی"

این چه حرفی‌ست که در عالم بالاست بهشت

این چه حرفی‌ست که در عالم بالاست بهشت

هر کجا وقت خوش افتاد، همانجاست بهشت

 

دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود

گر درون تیره نباشد، همه دنیاست بهشت.

 

"صائب تبریزی"

 ----------------------------------------------


پ.ن: بیت دوم این شعر را به گونه دیگری نیز گفته اند:

شعر کامل در سایت گنجور


ما در چه شماریم

ما در چه شماریم، که خورشید جهان‌تاب

گردن به تماشای تو از صبح کشیده‌ست

 

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز

تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده‌ست.

 

"صائب تبریزی"

 

منبع: سایت گنجور


به چه مشغول کنم دیده و دل

به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام

دل تو را می طلبد دیده تو را می جوید.

"صائب تبریزى"