آنقدر
بی تعارف شده ام
که
می توانم صادقانه بگویم
حضور
از جان گذشته ات در خیابان
پاک
، غافلگیرم کرده است .
دیگر
وقتش رسیده بود
که
تکلیفت را
با
این کارد به استخوان رسیده
یکسره
می کردی ...
مرگ
یکبار شیون یک بار !
و
تو محشر کردی .
وقتی
سازهای مخالف را مذبوحانه
روی
اعصاب تو کوک می کردند
چه
زرنگ و دور اندیش
از
کوره در نرفتی
و
سکوت سر به فلک کشیده ات را
سنگر
کردی .
مبارکت
باد این سنگر استوار
چه
زیبا غافلگیر
و
تکمیلم کرده ای
حضور
با شکوهت
در
این لحظه های همیشه ام
مبارکم
باد ...
"عباس صفاری"
---------------------------------------------------------------
درباره شاعر:
عباس صفاری، شاعر، مترجم و محقق، متولد 1330 ، شهر یزد است. در سال 1976 به لندن رفت و پس از دو سال به امریکا نقل مکان کرد و در رشته گرافیک و تبلیغات به تحصیل پرداخت. پس از آن تحصیلاتش را در رشته هنرهای تجسمی در دانشگاه ایالتی لانگبیچ ادامه داد. صفاری سال هاست که همراه همسر و دو دخترش در لانگبیچ کالیفرنیا زندگی میکند. از کارهای مهم او میتوان به مجموعه شعرهای "دوربین قدیمی" ، "کبریت خیس" ، "کلاغنامه" و چندین ترجمه مانند "ماه و تنهایی عاشقان" و "آمادئو مودیلیانی" به روایت آنا آخماتووا اشاره کرد.