کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

سنگ - سیاوش کسرایی

به یادت هست آن شب را که تنها
به بزمی ساده مهمان تو بودم؟
تو می‌خواندی که: دل دریا کن ای دوست
من اما غرق چشمان تو بودم؟
تو می‌گفتی که: پروا کن صد افسوس
مرا پروای نام و ننگ رفته است
من آن ساحل‌نشین سنگم چه دانی
چه‌ها بر سینه این سنگ رفته است
مکش دریا به خون خواندی و خاموش
تمناگر کنار من نشستی
چو ساحل‌ها گشودم بازوان را
تو چون امواج در ساحل شکستی.

 

"سیاوش کسرایی"



چه کسی کشت مرا - سیاوش کسرایی

چه کسی کشت مرا!؟

همه با آینه گفتم، آری
همه با آینه گفتم،

که خموشانه مرا می پائید
گفتم ای آینه با من تو بگو
چه کسی بال خیالم را چید؟
چه کسی صندوق جادویی اندیشه من غارت کرد؟
چه کسی خرمن رؤیایی گل های مرا داد به باد؟

سر انگشت بر آینه نهادم پرسان
چه کسی، آخر چه کسی کشت مرا؟
که نه دستی به مدد از سوی یاری برخاست
نه کسی را خبری شد، نه هیاهویی در شهر افتاد!

آینه ،اشک بر دیده به تاریکی آغاز غروب
بی صدا بر دلم انگشت نهاد.

 

"سیاوش کسرایی"

(مسکو، فروردین ١٣٧٠)

دیروز آفتاب با بوسه و سلام - سیاوش کسرایی

دیروز آفتاب
با بوسه و سلام

به هر بام و در دمید
دیروز آفتاب
پندار ابر را
با تیغ زر درید

دیروز آفتاب در شهر می گذشت
با گامش اشتیاق
با چشم او نوازش و لبخند
با دست او نیاز به پیوند
دلهای سرد را
گرمی نشاند و رفت
عطر امید را
هر سو کشاند و رفت

ای روشنای دیده و دلهای بی شمار
ای جان آفتاب
بار دگر ز روزن دلخستگان بتاب.

 

"سیاوش کسرایی"


(مهرماه ١٣٦٢)

نام شعر: آفتاب در شهر


تهران، گرمابدر، مسیر قله یونزا - 95.10.24

دو موج همسفر

شناور سوی ساحل‌های ناپیدا
دو موج رهگذر بودیم
دو موج همسفر بودیم

گریز ما
نیاز ما
نشیب ما
فراز ما
شتاب شاد ما، با هم
تلاش پاک ما، توأم
چه جنبش‌ها که ما را بود روی پرده‌ی دریا.

شبی در گردبادی تند، روی قله‌ی خیزاب
رها شد او ز آغوشم
جدا ماندم ز دامانش
گسست و ریخت مروارید بی‌پیوندمان بر آب.

از آن پس در پی همزاد ناپیدا
بر این دریای بی‌خورشید
که روزی شب‌چراغش بود و می‌تابید
به هر ره می‌روم نالان

به هر سو می‌دوم تنها.

"سیاوش کسرایی"


به من گفتی که دل دریا کن ای دوست

به من گفتی که دل دریا کن ای دوست

همه دریا از آن ما کن ای دوست

دلم دریا شد و دادم به دستت

مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

 

کنار چشمه ای بودیم در خواب

تو با جامی ربودی ماه از آب

چو نوشیدیم از آن جام گوارا

تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب

 

تن بیشه پر از مهتابه امشب

پلنگ کوه ها در خوابه امشب

به هر شاخی دلی سامون گرفته

دل من در تنم بیتابه امشب


"سیاوش کسرایی"

 

-------------------------------------------------------------


+ دانلود تصنیف زیبای این شعر با صدای استاد شجریان

شما ای قله های سرکش خاموش

شما ای قله های سرکش خاموش
که پیشانی به تندرهای سهم انگیز می سایید
که بر ایوان شب دارید چشم انداز رویایی
که سیمین پایه های روز زرین را به روی شانه می کوبید
که ابر ‌آتشین را در پناه خویش می گیرید
غرور و سربلندی هم شما را باد
امدیم را برافرازید
چو پرچم ها که از باد سحرگاهان به سر دارید
غرورم را نگه دارید
به سان آن پلنگانی که در کوه و کمر دارید.

 

"سیاوش کسرایی"


برگرفته از مجموعه: آرش کمانگیر

همواره عطر باور من در هوا پر است

...

بسیار گل که از کف من برده است باد 
اما من غمین 
گل های یاد کس را پرپر نمی کنم 
من مرگ هیچ عزیزی را 
باور نمی‌کنم


می ریزد عاقبت 
یک روز برگ من 
یک روز چشم من هم در خواب می شود 
زین خواب چشم هیچ کسی را گریز نیست 
اما درون باغ 
همواره عطر باور من در هوا پر است.

 

"سیاوش کسرایی"

 

(متن کامل شعر در ادامه مطلب)

 


درباره شاعر:

سیاوش کسرایی، (تولد: ۵ اسفند ۱۳۰۵ اصفهان ، وفات: ۱۹ بهمن ۱۳۷۴ وین)، شاعر و از بنیان گذاران کانون نویسندگان ایران و از فعالان سیاسی چپ‌گرای تاریخ معاصر ایران بود. کسرایی دانش‌آموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و از بنیان‌گذاران انجمن ادبی شمع سوخته بود. سیاوش کسرایی بیش از نیم قرن در حزب تودهٔ ایران و در رهبری حزب فعالیت داشت.

سیاوش کسرایی سراینده منظومهٔ «آرش کمانگیر» نخستین منظومه حماسی نیمایی است. وی یکی از شاگردان نیما یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند.

سیاوش کسرایی پس از یورش نیروهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران به حزب توده ایران در زمستان سال ۱۳۶۱ به همراه خانواده‌اش از طریق زاهدان از ایران خارج شد. ابتدا در کابل و سپس در مسکو و پس از فروپاشی شوروی به وین مهاجرت کرد.

وی در سن ۶۹ سالگی، در وین، پایتخت اتریش درگذشت و در بخش هنرمندان گورستان مرکزی شهر وین به خاک سپرده شد.

ادامه مطلب ...