کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

قاصدک دلم تنگ است

سلامم را برسان به دریا قاصدک .
دستی از دل تنگم به سر شالیزار بکش.
قاصدک چشمانم را ببر به لیلاکوه، کمی عطر چای بیاور.
چشمانم بی قرار باران است.
باران قهر کرد و نبارید
ابر نشد که بر موجهای کف و صدفهای ماسه ای سجده کنم.
قاصدک راز پنهانم را به دخترک شمالی آهسته بگو.
بگو که شاهزاده ی آبی چشم، اسب سفید چوبی را رو به آسمان گرفته
و امید به رویش نیلوفرهای مرداب دارد.
قاصدک چشم جنگل پرندگان بی قفس را

به جای من ببوس و سلامم را بر بام سبز لاهیجان رها کن.
پرستوها راه لانه را گم کرده اند.
در اندیشه ی پرستوها بودم که لانه ام گم شد.


"امین آزاد"

90.02.25

نظرات 2 + ارسال نظر
sohrabnikukar چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 07:19 ب.ظ http://sohrabnikokar2015@gmail.com

بسیار عالی

ل.م شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:20 ب.ظ

خسته‌ام ری‌را!

می‌آیی همسفرم شوی؟

گفتگوی میان راه بهتر از تماشای باران است

توی راه از پوزش پروانه سخن می‌گوئیم

توی راه خوابهامان را برای بابونه‌های درّه‌ای دور تعریف می‌کنیم

باران هم که بیاید

هی خیس از خنده‌های دور از آدمی، می‌خندیم،

بعد هم به راهی می‌رویم

که سهم ترانه و تبسم است

مشکلی پیش نمی‌آید

کاری به کار ما ندارند ری‌را،

نه کِرمِ شبتاب و نه کژدمِ زرد.



وقتی دستمان به آسمان برسد

وقتی که بر آن بلندیِ بنفش بنشینیم

دیگر دست کسی هم به ما نخواهد رسید

می‌نشینیم برای خودمان قصه می‌گوئیم

تا کبوترانِ کوهی از دامنه‌ی رویاها به لانه برگردند.



غروب است

با آن که می‌ترسم

با آن که سخت مضطربم،

باز با تو تا آخر دنیا خواهم آمد
(سید علی صالحی )

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد