با
آن که نام شما را بسیار زمزمه میکنم،
اما در این
دقیقه نمیدانم از چه این بهار،
در چندمین
ماه سال میشکفد.
به گمانم
کوچهای در بَرزَنِ بادها، بنبست است،
ورنه این سوز
گزنده را سر بازگشت نبود.
از: سید علی صالحی
مجموعه: عاشق شدن در دیماه، مُردن به وقت شهریور / نشانیها / شعر 4
---------------------------------------------------------------------------------------------
دفتر عشق:
صدای پای بهار می آید
و من این را دیروز ...
از آسمانی که به ضیافت ابرهای عجول نشسته بود فهمیدم .
من و این لیوان چای که سردمان شده است،
خنکای سر ظهر امروز را سر می کشیم .
مثل همه ی روز هایی که دیر شده اند،
چه قدر دیر تو را دیدم!
منبع: وبلاگ از شراب تا سراب
http://perkas.blogfa.com
-------------------------------------------------------------
+ ترانه زیبای «بردی از یادم» با صدای «شهاب الدین و فرناز» را از اینجا دانلود کنید.
از باد هم سبقت میگیرم
این بزرگراه
این پدال لعنتی
عجیب فراموشی میآورد
هرچه دورتر میروم
نزدیکتر میشوی
حالا 160کیلومتر در ساعت
دوستت دارم .
سینا علیمحمدی
چقدراین شعر صالحی به دلم نشست. مخصوصا اون برزن بادها خیلی عالی بود.
اتوبوسی آمده از تهران،
یکی از صندلیهایش خالی است.
قطاری میرود از تبریز
یکی از کوپههایش خالی است.
سینماهای شیراز پر از تماشاچی است
که حتما ردیفی از آن خالی است!
انگار، "یکنفر" هست که اصلا نیست،
انگار عدهای هستند که نمیآیند
شاید،کسی در چشم من است
که رفتهِ از چشم...
نمیدانم!
بیژن نجدی
[گل]
دلتنــــــــگی یعنی نبودن کسی
که یک باره تمام وجودت تمنای بودنتش را میکند![گل][گل]
ای دیر به دست آمده
تو چه بزرگ شده ای ساده نیست دیگر در آغوش گرفتنت بوسیدنت