کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

شعر سفر

کمی از کُرک‌های فرشِ اتاق‌ به کفش‌هایم چسبیده

عطرِ بی رمقی از بوی تن‌ات بر شیارهای گردنم
 
وَ زلالِ اشک‌های تو
بر هرکجای پیراهنم که دست می‌گذارم.

تراژدیِ مسخره‌ای‌ست زندگی
انسان با پای خود می‌رود
همان لحظه که دوست دارد بماند.

این شعر، پیش از وقوعِ اتفاق نوشته شده است
پیش از درآمیختنِ رنجِ فرش بر سینه‌ی کفش‌ها
وَ مرگِ حتمیِ عطر وُ اشک‌ها در شاهرگ‌های دوخته شده به پیراهنم
پیش از امتناعِ لب‌ به کشیدنِ سوتِ پایان، به خداحافظ

این شعر، قطعه‌ی موسیقی‌‌ای‌ست که نوازنده‌
سازش را دوست ندارد
این مَرد که می‌نویسد
دارد شب‌ش را با دردی که هنوز از در نیامده، سیاه‌تر می‌کند
این درد، خاطره‌ است
خاطره‌ای کِشدار، میانِ گذشته‌ی شاعر وَ آینده‌ی چشمانی که اینک
هجده سطرِ بلند وُ کوتاه را شنیده‌اند.

"سید محمد مرکبیان"

15 شهریور 92


برگرفته از وبلاگ شاعر

مینیمال‌هایی برای زندگی


نظرات 6 + ارسال نظر
فریبا سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:08 ق.ظ

هر چه کردم نشوم از تو جدا بدتر شد

و نرفت از دل من مهر و وفا ، بدتر شد

مثلا خواستم این بار موقر باشم

و به جای «تو» بگویم که «شما» ، بدتر شد

این متانت به دل سنگ تو تاثیر نکرد

بلکه برعکس ، فقط رابطه ها بدتر شد

آسمان وقت قرار من و تو ابری بود

تازه با رفتن تو وضع هوا بدتر شد

چاره دارو و دوا نیست که حال بد من

بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد

روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت

آمدم پاک کنم عشق تو را بدتر شد ...

"؟"

ارغوان دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 06:40 ب.ظ http://hamhameyezehn.blogfa.com/

بسیار زیبا..

jabari دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 05:56 ب.ظ http://jabari-1998.blogfa.com

سعی کردم تا جایی که می توانم وبتان را بخوانم!...
باید بگویم گزینش شعرها عالی است...
در وب سیاه مشق مهمان ما باشید...
درود..

راهین شارژ دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 05:14 ب.ظ http://www.rahincharge.ir/

فروش انواع شارژ سیمکارت
ایرانسل
همراه اول
تالیا
و
رایتل
با پشتیبانی عالی

ل.م دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:41 ب.ظ

عکس‌های تو را
همانندِ فیلمی صامت
رد می کنم از پیشِ چشم‌هام،
زیباییِ تو را
چگونه فراموش می‌کنم هر روز ؟

معجزه است اندامِ تو
زنی چون تو
که هر روز توانِ آفرینشِ عشق را دارد

مَردِ خیال‌بازِ دیوانه‌ی تو
تن به تنت
شانه به شانه‌ت
به دیواره‌ی خُنکِ گهواره می‌چسبد، هر شب
کابوس، تیتراژِ پایانیِ قلبی‌ست
که هر نبض‌ش اشارتی‌ست
به آسودگیِ مَردی در گهواره.

در خواب‌هایم هم مهربانی
در خواب‌هایم هم زیبایی
در خواب‌هایم هم یکی از ما
نمی‌ماند تا آخرش

خانه‌ی آخرِ سُرخرگم
سینه‌ی توست.

_ سیدمحمد مرکبیان

سمانه دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:29 ب.ظ

بسیار زیبا
خداقوت...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد