بزرگترها می خواندند، من هم می خواندم.
در دبستان ما را برای نماز به مسجد می بردند.
روزی در مسجد بسته بود. بقال سر گذر گفت:
"نماز
را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید
"!
مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد. و من سال ها مذهبی ماندم،
بی آن که
خدایی داشته باشم!
از: سهراب سپهری
برگرفته از کتاب: "... هنوز در سفرم"، شعرها و یادداشتهای منتشر نشده از سهراب سپهری،
نشر فرزان، چاپ هفتم 1386
زیبا بود.خوشحالم که سهراب سپهری هم مانند تمام شعرای بزرگ فهمیده بود که مذهب شوخی بدی بود که بر ما گذشت
سلام دوست عزیز
آیا واقعا سهراب از دین و مذهب خسته شده و آنرا رها کرده بود؟
انگار توی این مطلب اینجوری نشان می دهد که او از اعمال مذهبی و سنتی بریده شده و شاید هم آنرا رها کرده بود؟
اگر پاسخی برایم بیاورید ممنون میشوم.
متشکرم
پاسخ رو برای شما ایمیل فرستادم دوست عزیز
شما یه مطلب داشتید در مورد شعرای منسوب به سهراب که توش آدرس جایی رو نوشته بودید که میشه توی اشعار واقعی سرچ کرد. پیداش نکردم
انقدر شعرهای دروغکی زیاد شده که آدم وحشت می کنه مبادا روزی سهراب با این شعر ها شناخته بشه تا با شعرای خودش
بله در سایت رسمی سهراب (که لینکش در قسمت لینکهای روزانه هست) میشه شعری رو سرچ کرد. البته باید روش سرچ در سایت رو بلد باشید و ضمن اینکه نکات ظریفی هم داره که نمیشه صد در صد به جستجو در سایت اطمینان کرد. مثلا جستجوی برخی کلمات که حروف یمثل "ی" یا "ک" و ... در آن باشد همیشه نتایج قابل اطمینانی را در بر نخواهد داشت.
سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی داری...
خوش حال میشم به وبلاگ منم سری بزنی...
منتظر نظرت هستم.
برای تبادل لینک اگر موافقی خبر بده.
موفق باشی.خداخافظ