«بهترین شعرهایی که خواندهام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-
درباره من
نام: نیما، .....................................................
متولد: 9 اسفند 54، ........................................
محل سکونت: تهران، .......................................
وضعیت تاهل: متاهل .......................................
ایمیل: nima_m406[at]yahoo[dot]com
...................................................................
در میان باور همه که کوچه های عشق خالی از تک درخت های عاشق است، من درختی یافته ام که هر روز بر روی پیکره اش مشق عشق با نوک مهر می زنم، در میان باور همه که می گویند اگر از عشق بگویی سکوتی مبهم تو را قورت خواهد داد، ولی من با فریاد عشق در میان این کوچه باغ پر هیاهو فریاد زدم، فریاد زدم که دوستت دارم ای ستاره همیشه مهتابی من، چرا که در این کوچه ها تنها پروانه ها قدم می گذارند که رقص شاپرکها را به وادی عشق تنها به عشق هایی مثل تو تقدیم کنند. و به راستی که عجب رنگارنگ شدن از طبیعت عشق قشنگ است...
...................................................................
ادامه...
سلام آقا نیما ببخش که یک چند ماهی نبودم. به دلیل مشکلاتی که بلاگفا ایجاد کرده بود، کمی مارا اذیت کرد. به هرحال خوشحالم که دوباره شما را به پیوندهای روزانه ام زینت می دهم. شادی زی!
سلام دوست عزیز ممنون از آمدنت و خواندن شعرها بی شک خودتون متوجه خواهید شد که حدود یکسال گذشته تمایل و گرایشم به شعر کوتاه بیشتر شده و خودم رو در این سبک کارآمدتر می دونم تا شعر بلند ممنون میشم از نظراتتون استفاده کنم
حتما همینطور است که که میفرمایید به خوانش اشعارتان حتما خواهم آمد
رویدادکمی نیست
زیبا
سلام آقا نیما
ببخش که یک چند ماهی نبودم. به دلیل مشکلاتی که بلاگفا ایجاد کرده بود، کمی مارا اذیت کرد. به هرحال خوشحالم که دوباره شما را به پیوندهای روزانه ام زینت می دهم.
شادی زی!
زنده باشید خانم سلبی ناز گرانقدر
لطف شما مستدام
سلام دوست عزیز
ممنون از آمدنت و خواندن شعرها
بی شک خودتون متوجه خواهید شد که حدود یکسال گذشته تمایل و گرایشم به شعر کوتاه بیشتر شده
و خودم رو در این سبک کارآمدتر می دونم تا شعر بلند
ممنون میشم از نظراتتون استفاده کنم
حتما همینطور است که که میفرمایید
به خوانش اشعارتان حتما خواهم آمد
واقعا همینطوره به بودنها باید دیر عادت کرد
ممنون از انتخاب خوبتون
من از چشمان سخنگوی تو گله دارم
پلکی بزن تا از رعد تماس مژگانت
بغض پنجره ی انتظار
پای گلهای بیباران بشکند...