مردى که دهان دارد
اما حرف نمى زند
لب دارد
اما نمى بوسد
مردى که با بینى اش
هیچ چیزى را نمى بوید
با گوش هایش
چیزى را نمى شنود
مردى با چشمانِ غمگین و بازوانِ بلند
که نمى داند چگونه به آغوش بکشد
مترسکى است
که گنجشک هاى من را فریب داده...!
"مرام المصری"
ترجمه: سیدمحمد مرکبیان
از کتاب: چون گناهی آویخته در تو / نشر چشمه / 1393
چرا فراموش کرده ای
پیش از خوابت
چراغِ خواسته هایِ سوزانِ مرا
خاموش کنی؟
تو در من
نشانی درخشان به جای گذاشتی
برای پرندگانِ شکارچی.
"مرام المصری"
ترجمه: سید محمد مرکبیان
از کتاب: چون گناهی آویخته در تو / نشر چشمه
خواهش می کنم
بیا...
قهوه ای
سفارش داده ام
و از ترسِ
آنکه
مبادا دیر
برسم
کیف پولم را
فراموش کرده ام.
"مرام المصری"
ترجمهی سید محمد مرکبیان
از کتاب در دست انتشار "چون گناهی آویخته در تو" ، نشر چشمه
برگرفته از وبلاگ آقای مرکبیان:
http://mohamad.persianblog.ir/
درباره شاعر:
مرام المصری، زن شاعر سوری، در 1962 در لاذقیهی سوریه متولد شد. پس از تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی، در سال 1982 سوریه را به قصد فرانسه ترک کرد. از سال 1984 تا 2013 هفت مجموعه شعر از او منتشر شده است. اشعار او به چندین زبان ترجمه شده و جوایز متعددی را نیز برنده شدهاند. او هماکنون ساکن پاریس و مادر سه فرزند است.