اگر هنوز من آواز آخرین توام
بخوان مرا و مخوان جز مرا
که می میرم.
"حسین منزوی"
متن کامل شعر در ادامه مطلب
---------------------------------------
بیا، مرو ز کنارم، بیا که می میرمنکن مرا به غریبی رها که می میرم
توان کشمکشم نیست بی تو با ایام
برونم آور از این ماجرا که می میرم
نه قول هم سفری تا همیشه ام دادی؟
قرار خویش منه زیر پا که می میرم
به خاک پای تو سر می نهم، دریغ مکن
ز چشم های من این توتیا که می میرم
مگر نه جفت توام قوی من؟ مکن بی من،
به سوی برکه آخر شنا، که می میرم
اگر هنوز من آواز آخرین توام
بخوان مرا و مخوان جز مرا که می میرم
برای من که چنینم تو جان متصلی
مرا ز خود مکن ای جان جدا، که می میرم
ز چشم هایت اگر ناگزیر دل بکنم
به مهربانی آن چشم ها که می میرم
"حسین منزوی"
درود
خیلی خوب بود
درود انتخاب هاتون مثل همیشه عاااااااااااااالی بود